نومة الصباح المعسولة . حافظ الشيرازي . محمد رضا شجريان

بسم الله الرحمن الرحيم

حافظ، غزلیات، غزل شمارهٔ ۴۵۲
468

طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری

بکوش خواجه و از عشق بی‌نصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بی‌هنری

1
می صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند
به عذر نیم شبی کوش و گریه سحری

إلى متى احتساء الصبوح و نومة الصباح المعسولة ؟!
فاجتهد في طلب المعذرة بالدعاء في منتصف الليل والبكاء في أوقات السحر !

2
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از نظری

ويا أيها الفارس الذي تحلو أفعاله ! أي لعبة لطيفة أنت ؟
فإنك في قبالة العين ، ولكنك غائب عن النظر !

3
هزار جان مقدس بسوخت زین غیرت
که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری

و قد احترقت آلاف من الأرواح التي تقدسك ، في غيرتها عليك !
لأنها أصبحت الشمع في مجلس غير مجلسها كل صباح ومساء !
ز من به حضرت آصف که می‌برد پیغام
که یاد گیر دو مصرع ز من به نظم دری

بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم
گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری

کلاه سروریت کج مباد بر سر حسن
که زیب بخت و سزاوار ملک و تاج سری

به بوی زلف و رخت می‌روند و می‌آیند
صبا به غالیه سایی و گل به جلوه گری

چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی
که جام جم نکند سود وقت بی‌بصری

دعای گوشه نشینان بلا بگرداند
چرا به گوشه چشمی به ما نمی‌نگری

بیا و سلطنت از ما بخر به مایه حسن
و از این معامله غافل مشو که حیف خوری

طریق عشق طریقی عجب خطرناک است
نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری

به یمن همت حافظ امید هست که باز
اری اسامر لیلای لیله القمر

تولید شده توسط نرم افزار حافظ
PlayStore: http://arsn.my/QdJTo
AppStore: http://arsn.my/cGVWT

Видео نومة الصباح المعسولة . حافظ الشيرازي . محمد رضا شجريان канала الغزل الروحي المترجم