Загрузка...

دکلمه: تا خواستم که با تو خداحافظی کنم ‌‌‌‌ بُغضم امان نداد و خدا I دکلمه : حبیب الله "رحمتی I

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

آن روزهای خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

«بادا» مباد گشت و «مبادا» به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا خواستم که با تو خداحافظی کنم
بُغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست

شاعر: "قیصر"
دکلمه: حبیب الله رحمتی

Видео دکلمه: تا خواستم که با تو خداحافظی کنم ‌‌‌‌ بُغضم امان نداد و خدا I دکلمه : حبیب الله "رحمتی I канала The voice of the Soul - صدای روح
Яндекс.Метрика

На информационно-развлекательном портале SALDA.WS применяются cookie-файлы. Нажимая кнопку Принять, вы подтверждаете свое согласие на их использование.

Об использовании CookiesПринять