Загрузка...

همایون شجریان در کنسرت به یاد پدر یاد ایام میخونه دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس/ سرو چمان من چرا می

همایون شجریان در کنسرت به یاد پدر یاد ایام میخونه دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس/ سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
متن شعر آواز اول
دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس
چشم من اندرنگر از می و ساغر مپرس
جوشش خون را ببین از جگر ممنان
وز ستم و ظلم آن طره كافر مپرس
سكه شاهی ببین در رخ همچون زرم
نقش تمامی بخوان پس تو ز زرگر مپرس
عشق چو لشكر كشید عالم جان را گرفت
حال من از عشق پرس از من مضطر مپرس
هست دل عاشقان همچو دل مرغ از او
جز سخن عاشقی نكته دیگر مپرس
خاصیت مرغ چیست آنك ز روزن پرد
گر تو چو مرغی بیا برپر و از در مپرس
چون پدر و مادر عاشق هم عشق اوست
بیش مگو از پدر بیش ز مادر مپرس
هست دل عاشقان همچو تنوری به تاب
چون به تنور آمدی جز كه ز آذر مپرس
مرغ دل تو اگر عاشق این آتشست
سوخته پر خوشتری هیچ تو از پر مپرس
گر تو و دلدار سر هر دو یكی كرده ایت
پای دگر كژ منه خواجه از این سر مپرس
دیده و گوش بشر دان كه همه پرگلست
از بصر پروحل گوهر منظر مپرس
چونك بشستی بصر از مدد خون دل
مجلس شاهی تو راست جز می احمر مپرس
رو تو به تبریز زود از پی این شكر را
با لطف شمس حق از می و شكر مپرس

متن تصنیف سرو چمان (یاد ایام)
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند
دی گله ای ز طره اش کردم و از سر فسوس
گفت که این سیاه کج گوش به من نمی کند
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند
پیش کمان ابرویش لابه همی کنم ولی
گوش کشیده است از آن گوش به من نمی کند
با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی کند
چون ز نسیم می شود زلف بنفشه پرشکن
وه که دلم چه یاد از آن عهدشکن نمی کند
دل به امید روی او همدم جان نمی شود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند
ساقی سیم ساق من گر همه درد می دهد
کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی کند
دستخوش جفا مکن آب رخم که فیض ابر
بی مدد سرشک من در عدن نمی کند
کشته غمزه تو شد حافظ ناشنیده پند
تیغ سزاست هر که را درد سخن نمی کند

Видео همایون شجریان در کنسرت به یاد پدر یاد ایام میخونه دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس/ سرو چمان من چرا می канала ایران موزیک
Страницу в закладки Мои закладки
Все заметки Новая заметка Страницу в заметки